سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اردو

عکس های گرفته شده از رفقای ما که در پی اردوی تفریحی که  دیدار از قلعه ی بابک  اسطوری  آذربایجان

است این اردوی یک روزه از طرف دانشگاه برای بچه ها در نظر گر فته شده بود وروز جمعه مورخ محرمانه صبح حرکت کردیم و بعد از ساعاتی به شهر کلیبر رسیدیم در طول  راه با دوستان و سایر هم دانشگاهیها  به ما خوش گذشت تا اینکه  زمانی که رسیدیم به پای کوهستانهای شهرستان کلیبر دیدیم که هوا مثل اینکه با سر سازگاری ندارد وگویی که بابک از آمدن ما زیاد خوشحال نبود آنقدر هوا بد بود که چشممان قادر به دیدن جلوی پایمان را نداشت هوا مه آلود آنقدر خفه کننده بود که به زحمت خودمان را به بالای کوه رساندیم ولی انقدر با بچه ها بودیم که اصلا" نفهمیدیم کی به بالای کوه رسیدیم .حالا گوش کنید از این به بعد را تازه ماجرا از این به بعد شنیدنی است سر تان را درد نیاورم به ما یک راهنما داده بودند که نه می توانست خود را بکشد نه راه را درست حسابی بلد بود زمانی که ازش می خواستیم که کی می رسیم به قلعه می گفت فکر کنم از اینجا بریم بهتره!!!!!!! و ما هم تا کنون به چنین جاهایی نر فته بودیم گفتیم حتما" داره راست میگه خلاصه ما رفتیم وراهنما رفت حالا برو کی برو حدودا" ما چند برابر زمان تعیین شده را در راه بودیم تا اینکه به یک شیب تقریبا" 90 در جه رسیدیم و آن رو هم با هر زحمتی که شده پشت سر گذاشتیم ما وقتی یه قلعه رسیدیم که تازه فهمیدیم راهی رو که میشد کمتر از وقت تعیین شده رسید ما چند برابر بیشتر از اون رسیدیم!!!

خلاصه که این اردو برای ما یک تجربه ی گرنقدر بود که به قول تر کها  "دلی ایپینن گویا گتمه بله اولار"

ولی یا آن خستگی و در راه ماندن به ما که خیلی خوش گذشت. امیدوارم که بار دیگر به این اردو ها برویم با دوستان البته با یک راهنمای درست حسابی